معنی حشره خون خوار

لغت نامه دهخدا

حشره خوار

حشره خوار. [ح َ ش َ رَ / رِ خوا / خا] (نف مرکب) جانور که غذای او حشره است مانند شارک (طرقه) و ترند (دم سنجه) و خلد (موشکور) و ژوژ (خارپشت). حشره خوارنده.

فرهنگ عمید

حشره خوار

هر جانوری که خوراکش حشرات باشد،
بعضی از گیاهان که حشرات کوچک را در برگ‌های خود می‌گیرند و جذب می‌کنند،


خون خوار

خورندۀ خون، خون‌آشام: خفاش خون‌خوار،
[مجاز] بسیار سنگدل و ستمکار،
[مجاز] وحشی،
[قدیمی، مجاز] خون‌ریز،

فرهنگ فارسی هوشیار

حشره خوار

مایخور مایخوار پوزه دار

فارسی به عربی

حشره

حشره

فرهنگ معین

حشره

(حَ شَ رَ یا رِ) [ع. حشره] (اِ.) یک فرد از رده حشرات.

معادل ابجد

حشره خون خوار

1976

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری